یک لبخند
وَ یا بَنی عَبدُالمُطَلِّبِ، اِنَّکُم لَن تَسَعوا الناسَ بِاَموالِکُم فَاَلقَوهُم بِطَلاقَةِ الوَجهِ وَ حُسنِ البِشرِ
وسائل الشیعه، ج 2، ص 222
شرح حدیث:
جلسه خانوادگی بود، همه بودند، وجود پیامبر(ص) جمعشان را روشن کرده بود با لبخندی و نگاهی به همه فرمود: «شما آن قدر پول ندارید که دل همه را به دست آورید پس بکوشید با خوشرویی، همه را خرسند کنید.» یک لبخند، احوالپرسی گرم و حتی تکان دادن سر، دلهای گریزنده را رام می کند و نگاههای غریبه را آشنا، پس چرا دریغ؟!
یکی از موضوعاتی که در قرآن بدان اشاره شده، انتخاب دوست و ویژگی های آن است. شاید طرح موضوع دوست یابی در قرآن توجه به نیاز انسان ها باشد. انسان در تمام ادوار زندگی، از ایام کودکی و جوانی تا دوران کهولت،همواره نیازمند رفاقت و دوستی است. سقراط می گوید: هر کس آرزو و آرمانی دارد ... یکی پولی می خواهد ... ولی من ترجیح می دهم به جای این همه چیز، یک دوست خوب داشته باشیم.[1]
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر تنهایی
در روایات نیز به اهمیت[2] نقش دوست[3] معیارهای دوست[4] پرداخته شده است. امام علی(ع) فرمود:«غریب کسی است که او را دوست نباشد».[5]
یکی از ویژگیهای دوست از منظر قرآن راستگو بودن است:
«ای مؤمنان تقوا پیشه سازید و با صادقان همراه باشید».[6]
در روایات نیز سفارش شده است از دوستی و معاشرت با دروغگویان پرهیز شود.[7]
«از دوستی با دروغگو خوددداری کن، چون او همانند سراب است؛ دور را برای تو نزدیک و نزدیک را برای تو دور جلوه می دهد».[8]
مکن دوستی با دروغ آزمایی همان نیز با مرد ناپاک رای (فردوسی)
از نظر قرآن یکی از ویژگی های بهترین دوستان،صالح بودن است.
«آنان که خدا و رسول را فرمان نبرند، با پیامبران و صدیقان وش هیدان و صالحان خواهند بود، و اینان چه خوب رفیقانی هستند».[9]
معاشرت با افراد غیر صالح موجب شد که فرزند نوح از اهل نوح به حساب نیاید: «یا نوح إنّه لیس من أهلک إنّه عمل غیر صالح...؛[10] ای نوح! فرزندت از اهل تو نیست! او عمل غیر صالحی است».
پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوّتش گم شد
در قرآن از زبان کسی که دوست غیر صالح و بد بر او تأثیر گذاشته آمده است: «ای وای بر من! کاش فلان(شخص گمراه) را دوست انتخاب نکرده بودم».[11]
از آیات فوق استفاده می شود که یک دوست باید ویژگی هایی مانند راست گویی و صالح بودن داشته باشد. البته صالح بودن مصادیق متعددی مانند تقوا، وفای به عهد و امانت داری دار
[1] لرداویری،خوشی های زندگی، ص 67.
[2] میزان الحکمه، ج 5، ص 297؛ غررالحکم، ج2،ص 123؛ نهج البلاغه صبحی صالح، نامة31.
[3] غررالحکم، ج 3، ص 426.
[4] بحارالأنوار، ج 15، ص 51 و همان، ج 78، ص 251
[5] تصنیف غررالحکم، ص 414، ج 9455.
[6] توبه( ) آیة 119.
[7] نهج البلاغه، کلمات قصار، شمارة 38.
[8] نهج البلاغه،کلمات قصار، شمارة 38.
[9] نساء( ) آیة 69.
[10] هود( ) آیة 46؛ تفسیر نمونه،ج 9، ص 114 به بعد.
[11] فرقان( ) آیة 28.
در آموزه های دینی برای جلب محبوبیت و رفتار انسان با دیگران راه کارهای متعددی ارائه شده است که به برخی از آن ها اشاره می شود:
1- خوش اخلاق بودن:
کسی که خوش اخلاق باشد و با دیگران خوشرفتاری کند و با لبِ خندان با دیگران سخن بگوید، محبوب همه است و زندگی خوشی خواهد داشت. امام صادق(ع) فرمود: «هیچ زندگی گواراتر از خوش اخلاقی نیست».[1] بر اساس پیامدهای بسیار مهم خوش اخلاقی است که در اسلام سخت بدان توجه شده است.[2]
تا آنجا که از پیامبر اسلام به عنوان: «و إنّک لعلی خُلُقٍ عظیم»[3] یاد شده است. از سوی دیگر خُلق خوش موجب از بین رفتن گناهان شده و عامل کسب محبت خدا است.[4]
2- تواضع:
یکی از عوامل محبوبیت تواضع و فروتنی و تکبر زدایی است. نخستین صفتی که خداوند بندگان خاص خود را به آن توصیف می کند، تواضع و وقار در راه رفتن و نداشتن غرور است.[5]
امام علی(ع) در توصیف اهل تقوا فرمود:«... و مشیهم التواضع؛[6]ازجمله صفات برجستة پرهیزکاران این است که راه رفتن آنان از روی تواضع و فروتنی است».
در برخی از روایات دیگر تواضع نشانة عقل[7] و از برترین عبادات به حساب آمده[8] و عامل مهم محبت است. امام علی(ع) فرمود:« ثمره التّواضع المحبّه؛[9] نتیجة تواضع جلب محبت و علاقة مردم است».
3- احترام به دیگران:
هر کسی به شخصیت خویش علاقه مند است و خودش را دوست می دارد و دوست دارد دیگران به او احترام گذارند و از اهانت و توهین متنفر است. حفظ حرمت و قداست و احترام به دیگران موجب می شود که دیگران نیز قداست او را حفظ کنند؛ از این رو در اسلام به عوامل محبت زا سفارش شده است تا جامعه ای مبتنی بر احترام متقابل به وجود آید. شاید یکی از علل سفارش اسلام به سلام نمودن[10] جلب محبوبیت واحترام است. در برخی از روایات تصریح شده است که آغاز به سلام اهمیت و ثواب بیشتری دارد. امام علی(ع) فرمود: «سلام کردن هفتاد حسنه دارد که شصت و نه تای آن برای سلام کننده و یکی برای جواب دهنده است».[11]
4- اجتناب از غیبت:
برای ایجاد فضای احترام در جامعه هم لازم است عوامل احترام رعایت گردد و هم آفات و آسیب های احترام از بین برود. یکی از عوامل مهم که احترام را از بین برده و موجب حرمت شکنی می گردد غیبت است، از این رو در اسلام شدیداً از آن نهی شده[12] و عامل از بین رفتن اعمال نیک[13] دانسته شده است. همچنین در برخی روایات تصریح شده است که غیبت از ارزش عبادات می کاهد[14] و مانع قبولی اعمال بوده[15] و غیبت کننده مؤمن نیست.[16]
[2] همان، ج 73، ص 297؛ سفینه البحار، ج1، ص 410؛ اصول کافی،ج 2،ص 122.
[3] قلم ( ) آیة4.
[4] مشکوه الانوار، ج 179.
[5] فرقان( ) آیة 63.
[6] نهج البلاغة صبحی صالح، خطبة 193.
[7] مستدرک الوسایل، ج2، ص 305.
[8] امالی طوسی، ص 5.
[9] محدث نوری، دار السلام، ج 2، ص 172.
[10] نساء آیة86 و ابراهیم،آیه 23.
[11] بحارالانوار، ج 76، ص 11.
[12] حجرات ( )آیة 12؛ وسایل الشیعه، ج 8، ص 608؛ جامع السعادات، ج 2، ص 304؛ محجه البیضاء، ج 5، ص 251.
[13] جامع السعادات، ج 2، ص 305؛ انوارالنعمانیه، ص 259.
[14] اصول کافی، ج2، ص 357.
[15] کشف الریبه، ص 6.
[16] کشف الریبه، ص 7؛ تفسیر قرطبی، ج 16، ص 333.
باز آی هر آنچه هستی باز آی
گر کافر و گبر و بت پرستی باز آی
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آی
چه نکوتر آن که مرغی، ز قفس پریده باشد
پــر و بــال مــا بریدنــد و در قفس گشودنــد
چه رها، چه بسته مرغی که پرش بریده باشد
شعر: شهید تاجیک
خدای مهربان بدجوری پرو بالمان شکسته و حسابی اسیر شده ایم مولا جان کمکمان کن که پرواز کنیم، گاهی گناه می کنیم و به خیال خودمان لذت می بریم ولی بعد حسابی پشیمون می شیم، حالا که نگاه به گذشته میکنم می بینم همه لذتها تمام شده و فقط گناه و شرمنده گی برام مونده، شرمنده ام از شما که آبروم رو نبردی، شرمنده از امام زمانم و شرمنده از امام حسینی که چند روز دیگه در ماه محرم میخوام برم در خونة آقا و شرمنده از آقام ابالفضل ....
خدای مهربون کمکم کن!!!!
این منم در دست غفلتها اسیر ای خدای مهربان دستم بگیر
مولای من:
تنها توئی تنها توئی در خلوت تنهائیم
تنها تو می خواهی مرا با این همه رسوائیم