سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس بسیار به درس و مباحثه علم بپردازد، آنچه را فرا گرفته از یاد نبرد و آنچه را ندانسته فرا گیرد . [امام علی علیه السلام]


ارسال شده توسط برعکس بهار در 86/2/31:: 5:53 صبح

 

آتش و پنبه  4

 قرآن هر دو مبنای اضطرار و اختلاط را رد کرده، با یک عبارت زیبا، تکلیف همه چیز را روشن می کند. می گوید "عاشرو هن بالمعروف" مبنا در ارتباط دختران و پسران این است که معروف را رعایت کند.

ببینید عرف ارتباط دانشجویان چیست؟ عرف محیطهای فرهنگی چیست؟ عرف محیط شهری و روستایی چیست؟ عرف مسجد و حوزه و ... چیست؟ بعد نگاه کنید در این عرف خلاف شرع و عقل و طبیعت نباشد. سپس براساس همان مبنا ارتباط برقرار کنید.

عرف پسندیده در مساجد این است که پرده ای میان آقایان و خانم ها می کشند . در دانشگاه ها عرف پسندیده چیست؟

حضرت امام (ره ) اول انقلاب پیام می دهد که پرده ها را از کلاسهای درس بردارید. حال همین امام در منزل خودشان وقتی نوه ها به بلوغ می رسیدند، آنها را از شوخی کردن با یکدیگر بر حذر می داشتند.

 طبع دختر و پسر مجرد با متاهل فرق دارد. انسان هر چه جوان تر باشد و جلوه های جوانی و جمال در او قوی تر باشد، ضریب آسیب پذیری اش بیشتر می شود و ایمنی اش کمتر.

در ارتباط دختر و پسر بیشتر از آن چیزی که خود آگاه ما توجه داشته باشد، ناخود آگاه ما عمل می کند. در اردوهای فرهنگی، در کارهای علمی و بحثهای بین دختر و پسر، شاید ظاهر بحث علمی باشد، اما باید به حس ناخود آگاه آدمی دقت کرد . باید به پشت صحنه روان ناخود آگاه ارتباط ها دقت کرد. بویژه آنجا که فضا، فضاهایی به ظاهر مذهبی و فرهنگی هستند؛ چرا که ممکن است در جریان یک کار فرهنگی ، افراد از آن حس ناخود آگاه غافل باشند. روزی یکی از دانشجویان گفت: مشکلی برای من پیش آمده و آن این است که پسردایی ام به خواستگاری ام آمده. گفتم این که اشکالی ندارد. گفت: آخر او از من خیلی کوچکتر است. به خانه ما می آمد و من به او درس ریاضی می دادم. پس از مدتی گفت: می خواهم با تو ازدواج کنم. همگی به او خندیدیم و فکر کردیم شوخی می کند؛ اما دیدیم موضوع جدی شده است.

پرهیز از ازدواج اجباری

دانشجوی از دوستان خود نظر سنجی تهیه کرده بود و از آنها خواسته بود نظرشان را راجع به ارتباط دختر و پسر بگویند. یکی از آنها خیلی زیبا نوشته بود. گفته بود:  من حاضر نیستم با هیچ پسری صحبت کنم چون که نمی خواهم دچار ازدواج اجباری شوم. بله، او از علاقه ای هراس دارد که ممکن است بدون هیچ پشتیبانی معرفتی نسبت به پسری در او به وجود آید.  حالت وجودی زن این گونه است که اگر کسی به او علاقه مند شود ناخود آگاه او نیز علاقه مند می شود، بعد بتدریج تصمیم می گیرد با او ازدواج کند.  یعنی ازدواج اجباری.

نکته دیگری هم تاکید کنم. برخی می گویند ما ارتباط بر قرار می کنیم و تا به حدی که رسیدیم، آن را قطع می کنیم. من می گویم ارتباط دختر و پسر در مرحله اول عنانش دست شماست تا جایی که بگویید کجا بروم، کجا نروم؛ ولی آن زمان که به آن حد خطرناک رسید، عنان از کف شما می رود. دیگر شما نیستید که بگویید من دیگر نمی توانم به ارتباط ادامه دهم. دست کم دیگر در فضای تخیلی خودتان نمی توانید آن را مهیا کنید، پس باید مراقب بود.

 

 

 


کلمات کلیدی : عشق خوب یا بد

ارسال شده توسط برعکس بهار در 86/2/27:: 10:11 عصر

 

 

آتش و پنبه 2

کسانی که قائل به نظریه اضطرار در ارتباط دختر و پسر هستند می گویند :زن و مرد مثل آتش و پنبه هستند و قرار گرفتن آنها کنار هم خطرناک است  در نهاد دختر و پسر، کشش فوق العاده ای وجود دارد.

به هر حال بر اساس این نظریه آنچه مسلم است این است عشقی که میان 2 جنس مخالف به وجود می آید، به قدری قوی و انرژی زاست که خانمان سوز می شود و دیگر، عقل و تقوا نمی تواند آن را کنترل کنند.

 این گروه حضرت یوسف (ع) را هم مثال می آورند که با وجود همه پاکی و نجابت، در مقابل یک زن دست به دعا برمی دارد و می گوید:  "خدایا اگر مرا نجات ندهی ممکن است پایم بلغزد ".

نظریه اختلاط

در برابراین گروه، اختلاطیون مبنای دیگری را بیان می کنند و می گویند: " الانسان حریص علی ما منع منه"، یعنی انسان حریص است بر آن چیزی که او را منع کنند. آنها بر این باورند که اگرمی خواهیم جامعه ای سالم داشته باشیم باید حساسیت دختر و پسر را نسبت به یکدیگر کم کنیم.

شهید مطهری در کتاب فلسفه حجاب بیان خیلی زیبایی از حرص و حریص شدن دارد. او می گوید:    "حرص در 2 زمان پدید می آید، یکی وقتی عامل، تحریک باشد و دیگری وقتی عامل، منع باشد. اگر زمینه تحریک بر طرف شد و بعد منع کردیم، حرص ایجاد نمی شود " مطهری می گوید:  " اگر تحریک را کم کردیم، حرص ایجاد نمی شود؛ اما اگر گفتیم دختر و پسر می توانند با هم باشند و باهم مراوده کنند، در واقع عامل تحریک را بتدریج ایجاد کرده ایم. از طرف دیگر آنها را منع می کنیم که شما فقط حق دارید در حد بیان مسائل درسی، علمی، فرهنگی و سیاسی با یکدیگر صحبت کنید و وارد فضاهای دیگر نشوید، این امکان ندارد، چون زمینه های تحریک فراهم شده است "

ادامه دارد...

                       

 

 

ادامه دارد...


کلمات کلیدی : عشق خوب یا بد

ارسال شده توسط برعکس بهار در 86/2/25:: 10:21 عصر

 

 

آتش و پنبه 1 

 ارتباط دختر و پسر پیش از ازدواج چگونه و حد و حدود آن کدام است؟ مبنای این ارتباط چیست و چگونه می توان حد و مرز آن را تعیین کرد. باید بدانیم مبنای ارتباط دختر و پسر از نظر دین اسلام چیست.

نظریه اضطرار :

یک مبنا در جامعه ما این است که در ارتباط دختر و پسر، اصل بر اضطرار یا ضرورت است. یعنی تا در جامعه ضرورتی نباشد و موقعیت اضطرار به وجود نیامده باشد بهتر است زن و مرد، دختر و پسر با یکدیگر ارتباط بر قرار نکنند.

نظریه اختلاط:

در برابر این نظر، مبنای دیگری در جامعه تبلیغ و ترویج می شود که نظریه اختلاط نام دارد. بر اساس این نظریه زن و مرد با رعایت حدود شرعی و حجاب و نگاه و ... با یکدیگر ارتباط برقرار می کنندمثل 2 انسان نه 2 جنس مخالف. برای مثل 2 دانشجوی دختر و پسر می توانند با یکدیگر، بحث علمی کنند و معاشرت داشته باشند، ضمن آن که حدود شرعی را حفظ کنند.

اگر تحریک را کم کردیم، حرص ایجاد نمی شود؛

 اما اگر گفتیم دختر و پسر می توانند با هم باشند. و باهم مراوده کنند، در واقع عامل تحریک را بتدریج ایجاد کرده ایم. از طرف دیگر آنها را منع می کنیم که شما فقط حق دارید در حد بیان مسائل درسی، علمی، فرهنگی و سیاسی با یکدیگر صحبت کنید و وارد فضاهای دیگر نشوید، این امکان ندارد، چون زمینه های تحریک فراهم شده است. 

در حال حاضر این نظریه در نهادهای رسمی کشور، اداره ها، واحدهای فرهنگی و دانشگاه ها، صدا و سیما و ... حاکم شده است.

ادامه دارد...


کلمات کلیدی : عشق خوب یا بد

ارسال شده توسط برعکس بهار در 86/2/13:: 5:30 صبح

 

  روابط دختر و پسر (قسمت اول)

زن و مرد دو جنس متفاوتند که نوع آدمى را تحقّق بخشیده و در حیات دنیوى، با برطرف کردن نیازهاى جسمى و روحى، مکمّل یک دیگر شده و آرامش و امنیت روحى را پدید آورده اند; قرآن از این حقیقت به لباس تعبیر کرده و زن و مرد را لباس یک دیگر معرفى نموده است; به همین دلیل، نوعى کشش و جاذبه از سوى هر دو جنس، مشاهده و احساس مى شود.

این نکته سبب شد تا روان شناسان و فیلسوفان و عالمان اخلاق درباره مکانیزم جذّاب جنس هاى مخالف، سخن بگویند و به این مباحث بپردازند که آیا جذب شدن دختر و پسر به یک دیگر برخلاف سرشت و نهاد آن هاست و نوعى انحراف از طبیعت اوّلیه ى انسانى به شمار مى رود؟ آیا کشش دوستانه و تمایلات غریزى، تنها زاییده ى شهوت حیوانى و سرکش است، یا به بُعد انسانى نیز ارتباط دارد؟ اگر این جاذبه ها و کشش ها، طبیعى و زاییده ى بُعد انسانى است، پس چرا در اسلام روابط دختر و پسر محدود شده است؟ و آیا این محدودیّت به ویژه در محیط جامعه و دانشگاه، در آینده ى جوانان، خسارت هاى جبران ناپذیرى را فراهم نمى آورد؟ آیا هر نوع ارتباط دختر و پسر، ارتباط آلوده است و نمى توان از ارتباط معمولى و پاک و دور از مسائل جنسى سخن گفت؟ و اصولاً ارتباط چرا و چگونه؟ آیا روابط دختر و پسر، همان احترام گذاشتن به عشق و محبّت است؟ آیا ارتباط براى شناخت قبل از ازدواج یا براى جلوگیرى از فساد، مؤثر است؟ اگر عشق زمینى، پیش درآمد عشق الهى است، پس چرا با آن مخالفت مى شود؟

برخى بر این باورند که تفکیک دختر و پسر در مدارس، آمادگى زندگى را منتفى مى سازد و یک مشت دختر افسرده و پسر عقده اى تحویل جامعه مى دهد، آیا این خسارت ها واقعى است؟ پس چرا بسیارى از روان شناسان از خدشه دار شدن بهداشت روانى جوانان بى بندوبار و افزایش مفاسد و جرم و جنایت خبر داده اند؟ و یا سرانجام نگران کننده ى دوستى هاى تلفنى و ازدواج هاى خیابانى را گوشزد نموده اند؟

اما اسلام عزیز، هم در مورد مسائل جنسى و هم در زمینه ى ارتباط دختر و پسر، دیدگاه و راه حل دارد. نه حبس زنان در خانه را توصیه مى کند و نه روابط بى ضابطه و نامشروع را تجویز مى نماید. حریم ها را با عشق و محبت سالم و شرعى، جمع نموده و بر آثار و فواید و اهداف ازدواج تأکید مى ورزد.

ادامه دارد...

 

 


کلمات کلیدی : عشق خوب یا بد

ارسال شده توسط برعکس بهار در 86/2/10:: 11:10 عصر

  عاشق یا خائن؟؟...

 

در مورد روابط حرفهای زیادی است اما یک نکته خیلی خلاصه که حرف بعضی از به اصطلاح عشق بازان است که اگر ذره ای فکر کنیم به دید دیگری به مساله روابط نگاه می کنیم!

بعضی از اون حرفها که از اونا شنیدم:

یه دوست (چه دوست پسر برا دخترا و چه دوست دختر برای پسرا، چون هر دو جورشو دیدم) مثل یه آدامس است! و :

 1- داشتن یه بسته آدامس همیشه بهتر از داشتن فقط یه آدامس!

 2- فراموش نکنین که پایان هر آدامسی سطل آشغال است پس برای هیچ آدامسی قیمت زیادی پرداخت نکنین!!

3- هیچ وقت آدامس نیم خورده کسی رو به دهن نذارین!!!

 4- جویدن طولانی هر آدامسی به جز بی مزه شدنش حاصلی نداره!!!!

 5- حسرت آدامسی که دور انداختین رو نخورین چون آدامسای خوشمزه تر همیشه پیدا میشن!!!!!

6- ازدواج مثل قورت دادن آدامسه و هیچ آدم عاقلی آدامسشو قورت نمیده!!!!!

 بین عشق و شهوت هزاران فرسنگ راه است پس مواظب باشیم به نام عشق و رابطه در دام شهوت رانان نیفتیم...

 

 


کلمات کلیدی : عشق خوب یا بد

ارسال شده توسط برعکس بهار در 86/1/17:: 12:8 صبح

رابطه آتشین                                 

تحلیلی بر روابط دختر و پسر قسمت اول

                                     

اظهار محبت به جنس مخالف، اغلب به یکى از دو هدف زیر انجام مى‏گیرد:

1-   به منظور ایجاد روابط دوستانه و صمیمانه و استمرار آن براى مدت زمانى خاص، در جهت پاسخ به احساس نیاز روانى خود (یعنى نیاز به محبت ورزیدن و مورد محبت واقع شدن)

2-      به منظور آشنایى با یکدیگر و فراهم کردن مقدمات ازدواج

نگیزه‏هاى دیگرى را نیز مى‏توان فرض کرد؛ ولى معمولاً جوان در این گونه اظهار محبت‏ها به دنبال یکى از دو امر است؛ یعنى یا خود داشتن رابطه دوستانه و اظهار محبت به دیگرى هدف است و یا اظهار محبت و دوستى، مقدمه جلب نظر طرف مقابل، براى ازدواج و تشکیل زندگى مشترک است.

حال ببینیم کدام یک از دو صورت فوق را مى‏توان پذیرفت و بر آن مهر تأیید زد.

شکى نیست که انسان داراى نیازهاى مختلف زیستى، اجتماعى، عاطفى و شناختى است. نیازمند ارتباط و تعامل با دیگران است  نیازمند محبت کردن و مورد محبت واقع شدن است. برخى روان شناسان با انواع نیازهاى مختلف انسان و سطح بندى آن، بر اهمیت نیازهاى عاطفى‏در دوران نوجوانى و جوانى و لزوم تأمین آن، توسط گروه همسالان، تأکید مى‏ورزند و معتقدند که این نیاز، یکى از نیازهاى عالى انسان است و همسالان با ایجاد ارتباط مثبت عاطفى، مى‏توانند به تأمین آن بپردازند؛ اما آن چه در ایجاد رابطه دوستى و اظهار محبت به دیگرى از اهمیت زیادى برخوردار است، آن است که این اظهار محبت به چه کسى و تا چه محدوده‏اى انجام گیرد تا هم آن نیاز عاطفى پاسخ داده شود و هم عوارض و پیامدهاى منفى نداشته باشد و به عبارت دیگر، به چه هزینه‏اى مى‏خواهیم این نیاز را تأمین و ارضا کنیم؟

 همان طور که ما براى تأمین نیازهاى زیستى خود دست به هر اقدامى نمى‏زنیم، بلکه سعى مى‏کنیم طبق معیارهاى صحیح، به آن چه تناسب بیشترى با وضعیت جسمانى ما دارد، عمل کنیم، شایسته است همین روش را در مورد نیازهاى عاطفى و روانى به کار ببریم و آن چه سلامت روحى و روانى انسان را تهدید مى‏کند، به کنارى گذاشته، از آن دورى کنیم.

 اظهار محبت به جنس مخالف، پیامدهاى زیر را به دنبال دارد.

ادامه دارد...

                                                                   




کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 86/1/17:: 12:8 صبح

                                                                 

چرا در اسلام روابط دختر و پسر آزاد نیست؟

واقعیت آن است که غریزه جنسی از نیرومندترین غرایز در وجود انسان است که بسیاری از رفتارهای انسانی را شکل می دهد و به گونه های مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که یک مکتب جامع است و مى خواهد مردان و زنان مسلمان, از یک طرف روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند تا بتوانند قله هاى رفیع انسانی و رستگارى را فتح نمایند و از طرف دیگر به نیازهای غریزی و فطری خود نیز دست یابند،  بنابراین با حساسیت ویژه,  اما واقع بینانه و لحاظ کردن طبیعت و امیال درونى و خواسته هاى نفسانى انسان,  قوانین و احکامى را جهت حفظ و نگه دارى فرد و جامعه در خط اعتدال و میانه روى وضع کرده است.  از جمله آن احکام،  چگونگی ارتباط با جنس مخالف است. اینها همه به سبب این است که اسلام از جانب کسى براى هدایت انسان ها فرستاده شده است که خالق فطرت وغریزه با تمامى استعدادهاى بهینه و ذخیره شده در انسان است.  بنابراین هر عاملى که موجب تحریک انگیزه هاى شهوانى در جامعه گردد و به آرامش روحى و روانى و عفت عمومى,  صدمه وارد کند,  موردتأیید اسلام نیست.  اسلام می خواهد انواع لذت های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد واز این طریق آرامش روحی و روانی و پیوند های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود.

به جهت همان میل شدید جنسی گاهی اوقات بی آنکه دختر و پسر(به خصوص دختران ) بخواهند،  در شرایطی قرار می­گیرند که حتی اراده خود را از دست می دهند و دیگر نمی توانند از ارتباط جنسی خود داری کنند و ناخود آگاه  و بی آنکه که بخواهند، کم کم در آن شرایط بدون بازگشت قرار می­گیرند و زمانی متوجه می شوند که کار از کار گذشته است،  یعنی با فراهم شدن شرایط دیگر،  اراده جلوگیری بسیار سخت و دشوار است.  به خصوص آنکه پسران فریب کار و متاسفانه حرفه ای درفریب دختران جوان در این موارد ، شیاد و تردست هستند ،

پس چرا نباید این جریان را  از سرچشمه بست؟  به همین خاطر در اسلام حتی خلوت کردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مکانی که رفت و آمد نباشد،  حرام و گناه است . در آخر این که مگر غیر از این است که تمام روابط جنسی بین دختران و پسران از همین ارتباط های به ظاهر ساده و دوستانه آغاز شده است؟   و متأسفانه به همین ارتباط جنسی ختم نشده ، بلکه عاملی برای پدید آمدن بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی و روانی نیز می شود. بهترین شاهد بر ادعای فوق مراجعه به واقعیات موجود در اجتماع است، شما در باره طلاق ها، فسادهای جنسی،  اعتیاد و افسردگی‌ها مقداری تحقیق کنید،  ببینید نقطه شروع این نابسامانی‌ها از کجا بوده؟

  بسیاری از آنها با یک نگاه ساده یا یک ارتباط کلامی کوچک با نامحرم شروع شده و به تدریج به ایجاد محبت و عشق و مشغول شدن فکر انجامیده و در انتها به قرار و مدار و . .

ادامه دارد......

                                                                    


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 86/1/17:: 12:8 صبح

                                                                 

احساس گناه

شکى نیست که ما در جامعه‏اى دینى زندگى مى‏کنیم و اکثریت مردم از آموزه‏هاى دینى و اخلاقى متأثر هستند و به آنها احترام مى‏گذارند. گرچه ممکن است هر فردى در سال‏هاى اول زندگى نسبت به برخى از دستورات دینى اطلاع دقیقى نداشته باشد، ولى به طور ناخودآگاه و به تدریج به بسیارى از هنجارهاى اخلاقى و اجتماعى جامعه دینى آگاهى پیدا مى کند. اظهار محبت و طرح رابطه دوستى با جنس مخالف، از رفتارهایى است که جامعه دینى و ارزشى آن را نمى‏پسندد و به آن خرده مى‏گیرد و با اندک دقتى در متون دینى و سخنان رهبران دینى روشن مى‏شود که ارتباط با جنس مخالف از چارچوب و قوانینى خاص برخوردار است و آزاد و بدون محدودیت نیست؛ بلکه نگاه اسلام به این گونه ارتباطها، منفى است و همه را از ایجاد ارتباط عاطفى و احساسى با جنس مخالف نهى مى‏کند.

 اغلب جوانانى که چنین روشى را در پیش مى‏گیرند، طولى نمى‏کشد که به خود مى‏آیند و به گذشته خود مى‏اندیشند و رفتارهاى خود را با ملاک‏ها و معیارهاى اخلاقى و شرعى مقایسه کرده، آنها را محک مى‏زنند و دچار پشیمانى مى‏شوند و اگر نتوانند به درستى از این فضاى روانى خارج شوند، احساس گناه مى‏کنند و این احساس گناه، منشأ بسیارى از ناگوارى‏هاى روحى و روانى مى‏شود. لازم به ذکر است که تجدیدنظر نسبت به اعمال غیرمعقول و غیرمشروع گذشته، پشیمان شدن از آنها و تصمیم بر ترک گرفتن، امرى مقبول و شایسته و بلکه لازم و ضرورى‏است؛

ولی به فرموده اهلبیت علیهم السلام: ترک الذنب اهون من طلب التوبه

گناه نکردن بهتر از طلب توبه است   

در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبر است         ورنه هر گبری به پیری می شود پرهیزگار

                                                                         

                                                                                    


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 86/1/17:: 12:8 صبح

 

 

ب) وابستگى‏!!

با شکل‏گیرى روابط عاطفى بین دختر و پسر و افزایش تدریجى آن، زمینه وابستگى آنها به یکدیگر و تشدید آن فراهم مى‏شود. از آنجا که نیاز به محبت ورزیدن و مورد محبت واقع شدن در دوران جوانى به اوج خود مى‏رسد و معمولاً فضاى نسبتاً مناسبى براى ارضاى این نیاز (هر چند به طور غیر صحیح آن) در محیط آموزشى و دانشگاهى وجود دارد، به شکل خودکار دختر و پسر در این کانال قرار مى‏گیرند و هوشیارانه و در اکثر موارد به طور ناخودآگاه گرفتار چنین گردابى مى‏شوند و آن را با عنوان‏هاى عرف پسند و موجه پوشش مى‏دهند و باطن غیر موجه آن را با پوشش‏هاى ظاهرى، نیکو و پسندیده جلوه‏گر مى‏نمایند.

با این روش، علاقه ابتدایى شدت یافته، با وجود تصمیم ابتدایى دو طرف یا یکى از آنها، کم‏کم دو طرف به یکدیگر وابسته مى‏شوند. این وابستگى (در بسیارى موارد اگر نگوییم در تمام موارد)، آفت بزرگى براى تمرکز حواس، تحصیل و تفکر عمیق در امور درسى‏آنها مى‏شود؛ به گونه‏اى که گاهى مطالعه و حضور در کلاس درس را غیرممکن مى‏سازد وهر کدام از آنها در تمام اوقات شبانه روز حتى در کلاس درس در فکر طرف مقابل است!!  

علاوه بر این، وابستگى به وجود آمده، مانع گزینش صحیح و دقیق براى شریک آینده زندگى مى‏شود

 و از آن جا که شخص به فردى خاص وابسته شده، تمام نیکى‏ها، خوبى‏ها، زیبایى‏ها و ... را در فرد مورد علاقه خود مى‏بیند و دیگر توان مشاهده عیوب احتمالى طرف مقابل را ندارد؛ زیرا از روى علاقه و از پشت عینک وابستگى، به طرف مقابل نگاه مى‏کند و نه با نگاهى خریدارانه، نقادانه و بررسى کننده تا تمام نقاط ضعف و قوت او را در ترازوى حقیقت بین مورد دقت و مشاهده قرار دهد!

از طرف دیگر، اگر کسى بخواهد با فردى فقط براى مدتى دوست باشد و به او اظهار محبت کند (نه دراز مدت)، مطمئناً با این وابستگى به وجود آمده (پس از آن مدت کوتاه یا طولانى)،  امکان جدا شدن از یکدیگر از نظر روانى بسیار سخت و مشکل آفرین است و معمولاً در چنین مواقعى بسیارى از جوانان به افسردگى‏هاى شدید دچار شده، از زندگى ناامید مى‏شوند و احساس مى‏کنند که نه راه پیش دارند و نه راه بازگشت؛ زیرا از طرفى مى‏خواهند این ارتباط دوستانه را که به وابستگى شدید منجر شده، ادامه دهند و از طرف دیگر باور دارند که نمى‏توانند همدیگر را به عنوان شریک زندگى خود انتخاب کنند.

                                                           

 

 


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 86/1/17:: 12:8 صبح

  

الف) زیاده‏طلبى

 اظهار محبت به جنس مخالف، از مواردی است که با یک سلام و احوالپرسى ساده و مختصر و یا به انگیزه اهداف آموزشى و غیره شروع مى‏شود، ولى به تدریج نوع رابطه و گفت‏وگو تغییر پیدا کرده، به میزان و کمیت آن نیز افزوده مى‏شود و تا آن جا پیش مى‏رود که تمام انرژى عاطفى خود را مى‏خواهد در همین گفت‏وگوها و ارتباط هزینه کند و هرگز به همان حداقلى که در روزهاى اول داشته، اکتفا نمى‏کند و بر همین اساس است که از همان آغاز باید از ایجاد ارتباط عاطفى و مبتنى بر احساسات اجتناب کرد.

 

بنابراین، ما براى اظهار محبت به جنس مخالف (چه منشأ سوء تفاهم بشود و چه سوء تفاهمى را به دنبال نداشته باشد)، دلیل موجه و قابل قبولى را نمى‏شناسیم. در واقع، اگر هم باعث سوء تفاهم نشود، باعث سوء رفتار مى‏شود و به تدریج افراد در گردونه‏اى وارد مى‏شوند که چه بسا هیچ کدام خواستار آن نبودند. گردونه‏اى که گاهى رهایى از آن، مستلزم هزینه کردن تمام انرژى روانى و جسمانى فرد و قرار گرفتن در بن بست شدید است.


کلمات کلیدی :