سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بُخل، همنشین خود را خوار می کند و دوری جوینده از خویش را ارجمند می سازد . [امام علی علیه السلام]


ارسال شده توسط برعکس بهار در 88/9/11:: 11:13 عصر

 

 

 

آیا آخر وقت که سر خدا خلوته، برای نماز خوندن بهتره؟امیر المومنین علیه السلام: صَلِّ الصَلوةَ لِوَقتِها المُوقت لَها وَ لا تعجل وَقتَها لِفراغٍ وَ لا تُوخرها عَن وَقتِها لِاشتِغالٍ وَاعلَم اَنَّ کُلَ شىٍ مِن عَمَلِکَ تَبعٌ لِصَلوتِک

امیر مومنان علی علیه السلام فرمودند: نماز را در وقت تعیین شده آن به جاى آور، به خاطر فراغت از نماز شتاب مکن! و به بهانه کار و گرفتاری، به تاخیر میانداز! بدان که همه اعمال تو بسته به نماز تست.   نهج ‏البلاغه، نامه 27

یک نسخه‌ی مجرَّب برای قبولی نمازعَن عَلى بنِ الحُسین عَلیهِ السَلام: فِى جَوابِ رَجلٍ سَئَلَهُ عَن حُدودِ الصَلوةِ ... وَ قالَ وَ ما سَبَبُ قَبولِها. قَالَ عَلیهِ السَلام: وِلایَتُنا وَ البَرائَةُ مِن اَعدائِنا بحارالانوار ، ج 84 ، ص 240

کسى از امام سجاد پرسید: چه چیزى سبب قبولى نماز است ؟ فرمود: پذیرش ولایت ما (اهل بیت) و دوری از دشمنان ما.راستی دوست عزیز! می‌دانی ولایت یعنی چه؟


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 88/9/11:: 10:1 عصر

 

امام هادی علیه السلام در تبیین مقام بندگی می فرماید:

مَنِ اتَّقَی اللَّهَ یُتَّقَی وَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ یُطَاعُ وَ مَنْ أَطَاعَ الْخَالِقَ لَمْ یُبَالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقِینَ وَ مَنْ أَسْخَطَ الْخَالِقَ فَلْیَیْقِنْ أَنْ یَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقِین؛

هر که از نافرمانی خدا بپرهیزد، [مردم] از نافرمانی او پرهیز کنند و هر کس خدا را اطاعت کند، [دیگران] از او اطاعت می کنند و کسی که از دستورات خالق فرمان برد، هیچ باکی از خشم مخلوقین نخواهد داشت و هر کس خالق را به خشم آورد، او باید بداند که از خشم مردم در امان نخواهد بود.

گرت این بندگی تمام شود            چرخ و انجم ترا غلام شود

مقام عبودیت و بندگی آن چنان اهمیت دارد که امیر مؤمنان علی علیه السلام در این زمینه به بندگی خود در برابر خداوند متعال افتخار می کرد و می فرمود:  إِلَهِی کَفَی بِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَی بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّاً أَنْتَ کَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کَمَا تُحِبُّ؛

 پروردگارا  این عزت برای من بس است که بنده تو باشم و بالاترین افتخار برای من آن است که تو پروردگار من باشی. تو همان گونه ای که دوست دارم. پس مرا آن طوری که دوست داری، قرار ده

 

کلمات کلیدی :


ارسال شده توسط برعکس بهار در 88/8/26:: 7:7 صبح

 

 

بزرگترین وظیفه منتظران امام زمان این است که:

         از لحاظ  معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مؤمنین

                   و همچنین برای پنجه درافکندن با زورگویان،

                                                         خود را آماده کنند.   

مقام معظم رهبری:   30/7/81

 

 


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 88/8/26:: 6:16 صبح

 

 

مــا کجـــا وصــل رخ یــــار کجـــا           

      دست کوتـاه کجــا طرّه دلـدار کجا

کی رسد دامن پاکیزه آن دوست به دست  

     خاک تاریک کجـا مطلع انــوار کجا

نـاز چشـمت مگرم مست به سوی تو کشد    

   ورنه این خسته کجا دولت دیدارکجا

بــاد بوئـی مگــر از محفلــت آرد ورنـه     

   مرغ پربسته کجـا صحنه گلـزار کجا

یک سر موی از این خـاک فراتـر نشدیـم     

    پر زدن بر سر افلاک ملـک وار کجا

بت پرستم من و بت سازم و ازخود خجلم   

     من کجا شعله طور و شب اسرار کجا

پاکبـازان زخود رستـه رسیدند به دوست  

       من آلـوده کجــا همـدمی یـار کجا

 

 


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 88/7/10:: 7:40 صبح

جـمــعــه هـا طـبــع مـن احــساس تــغـزل دارد

نــاخــودآگـاه بــه سمـت تـــو تـمایـل دارد

بی تو چنــدیـــست که در کار زمــیـن حــیرانم

مانـده ام بی تـو چرا باغـچه ام گـل دارد

شایـد ایـن باغــچه ده قـرن به اســتقبــالت

فــرش گسـتـرده و در دســت گلایــل دارد

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز

مــاه مخــفـی شــدنـش نـیــز تـعــادل دارد

کودکی فـال فروش است و به عشــقـت هـر روز

می خـــرم از پــسرک هـر چه تـفــال دارد

یــازده پـله زمــین رفـت بــه سـمــت مــلکوت

یــک قـدم مانــده زمـیـن شــوق تکامـل دارد

هـیــچ سـنگی نـشـــود سـنگ صـبورت، تـنـــها

تکیـــه بــر کــعـبــه بــزن، کـعــبه تــحـمــل دارد...

 


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 88/7/10:: 7:14 صبح

الهی، وقتی بیدار شدم که هنگام خوابیدن است

الهی، تا به حال می گفتم گذشته ها گذشت.اکنون، می بینم که گذشته هایم نگذشت؛ بلکه همه در من جمع است، آه، آه، از یوم جمع

الهی، گرگ و پلنگ را رام توان کرد، با نفس سرکش چه باید کرد؟؟

الهی،آن خواهم که هیچ نخواهم.

                                                  برگرفته از " الهی نامه " حضرت علامه حسن زاده آملی


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 88/7/10:: 7:12 صبح

 

مـــهر خـوبان دل و دیــن از همه بـی پروا برد     

                      رخ شــــطرنج نبرد آنــــچه رخ زیبا بـــــرد

 تو مـــپندار که مجنون سَرِ خود مجنون گـشت     

                         از ســمک تا به سماکش کِشش لیـــلی بــرد

  من به ســرچــشمه خورشید نه خود بـردم راه  

 ذره ای بــــــودم و مــهر تو مـــرا بالا بـــرد

من خسی بی ســر و پایم که به سیل افــــتادم      

   او که مـی رفـــــــت مرا هم به دل دریا بـرد

 جام صهبا ز کــجا بـود؟ مگر دســت کــی بود      

   که به یک جلوه دل و دین ز همه یک جا برد

 خم ابــــروی تو بود و کــف میــــنوی تو بود        

      که دریـــــن بزم بـــگردید و دل شیدا بـرد

خودت آموختی ام مهر و خودت سوخـــتی ام     

     با برافروخـــــته رویی که قرار از ما بــــرد

همه یاران به ســـــر راه تـــو بودیم ولــی        

       غــــم روی تو مرا دید و ز مــن یــغما بــرد  

همه دل باخته بودیم و پریشان که غمت          

    همه را پشت ســر انداخت مرا تنــها برد 

                                                     علامه طباطبایی  ( ره )


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 88/6/23:: 7:23 صبح

نقش روزه در آزادی معنوی انسان

اثرات تربیتى، اجتماعى و بهداشتى روزه چیست؟
جواب:
روزه ابعاد گوناگونى دارد و آثار فراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان مى‏گذارد که از همه مهمتر «بعد اخلاقى» و فلسفه تربیتى آن است. فلسفه تربیتی روزه در صورتی قابل درک خواهد بود که ما بر ضرر انسانی اسارت در خود و تمنیات نفسانی واقف و با نقش و اهمیت آزادی معنوی در شکل گیری خود انسانی آشنا باشیم. روزه قادر است ما را از خود پرستی و اسارت در خود و خواسته های نفسانی برهاند و به انسان حریت و آزادگی ببخشد و مرتبه انسانی او را تقویت نماید.
به هر میزان که انسان اسیر خواهش های نفسانی خود طبیعی است، به همان میزان از اختیار و انسانیت ضعیف تری برخوردار است و در مقابل به هر میزان که بر درجات آزادی معنوی انسان افزوده می شود ، بر درجات اختیار و انسانیت در او نیز افزوده خواهد شد.
ماه رمضان ماه آزاد سازی خود حقیقی از تمنیات نفسانی، زیاده خواهانه و اسارت بخش خود طبیعی است. انسان با تقویت اراده و اختیار انسان می شود و با عبادت و پرستش خدای به کمال می رسد. ما در ماه رمضان قادر خواهیم بود با روزه گرفتن و امساک از تمایلات نفسانی و استفاده از برنامه های جامع عبادی و معنوی ، هم بر درجات انسانی خود بیفزاییم و هم به مراتبی از کمال و قرب به خدای نایل آییم.انشاالله.
در آموزه های دینی به آثاری درمورد روزه اشاره شده است که باید توجه داشته باشیم این آثار در نهایت و به صورت کلان، به همان تقویت آزادی و معنویت در انسان خواهد انجامید. آثار ذکر شده عبارتند از:
یک. اثرات تربیتى و روان شناختى روزه:
1-1. تلطیف روح‏
روح انسان در تدبیر بدن است و بدن بدون تدبیر روح، مانندکشتى بدون ناخدا است. در ماه مبارک رمضان به دلیل امساک از خوردن و آشامیدن و محدود کردن آن به ساعاتى مشخص و نیز کنترل حواس مانند چشم و گوش و تمامى مجارى ورود اطلاعات به درون ذهن انسان فراغت روح و نفس انسانى بیشتر فراهم شود. فعالیت روح براى پرداخت به امور مادى و دنیوى کاهش مى‏یابد و امکان پرداخت به امور معنوى بیشتر مى‏شود در نتیجه روح از لطافت بیشترى برخوردار مى‏گردد.
2-1. تقویت اراده‏
یکى از آثار تربیتى روزه این است که به حکومت عادت و شهوت بر انسان پایان مى دهد و انسان را از بردگى تمنیات نفسانى رها مى سازد . خـطـرنـاکـتـرین و بدترین حکومتها , حکومت عادت بد و بندگى نفس است ; چه بسا یک اعتیاد کوچک - مانند اعتیاد به سیگار - به عزت نفس انسانى لطمه جبران ناپذیروارد مى سازد تا چه رسد بـه اعـتـیـادهاى دیگر. انسان آزاد کسى است که هیچ نوع عادت نامطلوبى بر او حکومت نکند و با اراده آهـنـیـن خـود حکومت هر نوع عادتى را سرکوب سازد و یک چنین آزادگى و کمال روحى به مقاومت و پایدارى نیازمند است که روزه پدید آورنده آن است.
خداوند برنامه روزه دارى را به گونه‏اى تنظیم کرده است که انسان باید در ساعت مقررى از خوردن و آشامیدن امساک کند و در یک ساعت خاصى، مى‏تواند آزادانه بخورد و بیاشامد و از لذت‏هاى حلال استفاده کند. ملزم شدن انسان‏ها به اجراى دقیق این برنامه و تکرار آن طى یک ماه، تمرین بسیار مناسبى براى عادت دادن نفس به امورى غیر از آنچه در ماه‏هاى دیگر عادت کرده بود و این عمل قطعاً عزم و اراده انسان را تقویت مى‏کند.
3-1. کنترل غرایز و تعدیل آنها
روزه‏دار باید در حال روزه - با وجود گرسنگى و تشنگى - از غذا و آب و نیز سایر لذات از قبیل لذت جنسى چشم پوشى نموده و عملا ثابت کند که او همچون حیوانات، در بند اسطبل و آب و علف نیست. او مى‏تواند زمام نفس را به دست گیرد و بر هوس‏ها و شهوات خود مسلط شود و این امر باعث مى‏گردد که غرایز به کنترل او در آید و علاوه بر این، در بهره ورى از آنها تعدیلى به وجود آید.
خلاصه اینکه روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقى داده و به جهان فرشتگان صعود مى‏دهد.
تقوا و پرهیزگارى در تربیت اخلاق اسلامى یک مسلمان، نقش بسیار مهمى دارد و براى رسیدن به این صفت شایسته است که بهترین عبادت در ماه صیام، مبتنى بر آن است که خداوند مى‏فرماید: «لعلکم تتقون» که نتیجه و علت غایى روزه، تقوا از محارم الله است.
وقتى پیامبر(ص) در خطبه «شعبانیه» فضایل ماه رمضان و روزه را برشمرد، امیرمؤمنان على(ع) پرسید: بهترین اعمال در این ماه چیست؟ در پاسخ پیامبر(ص) فرمود: «الورع عن محارم الله»؛ «پرهیز و اجتناب از معاصى و گناهان است». بنابراین روزه عامل بازدارنده از گناه و عامل سرکوب کننده نفس عصیانگر است که روزه دار با انجام دادن این دستور الهى به نحو احسن روح تقوا و پرهیزگارى را در خویش زنده مى‏کند؛ زیرا که با روزه و در ماه مبارک رمضان، اصلاح نفس و تربیت آن و تقوا پیشه کردن به مراتب آسان‏تر است؛ زیرا گرسنگى و دیگر محرومیت‏هاى روزه، شعله‏هاى سرکش غرایز حیوانى و هواهاى نفسانى را خاموش مى‏سازد.
به عبارت دیگر روزه شکم را - که منبع همه فتنه‏ها و مصدر همه شرها است - کنترل مى‏کند؛ زیرا هرگاه شکم از حرام و شبهه پر شد، شهوت تحریک مى‏شود و خواهش‏هاى باطل و تخیّلات عاطل در نفس خطور مى‏کند؛ چنان که در حدیث است: «انى اخاف علیکم من البطن والفرج»؛ و شهوت فرج از شهوت بطن ناشى مى‏شود. اگر شکم عفیف باشد و به قدر ضرورت اکتفا کند و از حرام و شبهه اجتناب نماید، بدون شک فرج نیز عفیف مى‏شود و هرگاه هر دو عفیف شد حیات دل - از صفا و جلاى باطن - حاصل خواهد شد.
4-1. تقویت روحیه ایثار و نوع دوستى‏
انسان موجودى است اجتماعى و انسان کامل کسى است که در همه ابعاد وجودى رشد کند. روزه گرفتن بعد اجتماعى انسان را در کنار سایر ابعاد رشد مى‏دهد؛ اما چگونه و با چه مکانیزمى؟ شکى نیست که روزه یک درس مساوات و برابرى در میان افراد اجتماع است. با انجام دادن این دستور مذهبى، اولا افراد متمکن هم وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس در مى‏یابند و هم به دنبال آن درک، به این نتیجه مى‏رسند که باید به فکر بیچارگان و محرومان بود. البته ممکن است با توصیف حال گرسنگان و محرومان، سیران را متوجه حال گرسنگان ساخت؛ ولى اگر این مسأله جنبه حسى و عینى پیدا کند؛ اثر بیشترى دارد و روزه به این موضوع مهم اجتماعى رنگ حسى مى‏دهد و اگر این بعد اجتماعى انسان رشد کند، نسبت به هم‏نوعان خود بى تفاوت نمى‏شود و دردهاى فراگیر اجتماعى (مانند فقر و گرسنگى) را حس مى‏کند و مصداق این سخن حکیمانه سعدى مى‏شود که:

که در آفرینش ز یک گوهرند

    بنى آدم اعضاى یک پیکرند

دگر عضوها را نماند قرار

    چو عضوى به درد آورد روزگار

روزه زنده کننده عواطف انسانى است . افـراد ثروتمند و متمکن که در طول سال بر سر سفره هاى رنگین مى نشینند و از افراد گرسنه که در طـول سـال بسان روزه داران تا شب گرسنه مى مانند بى خبرند , با روزه گرفتن و گرسنگى سـراسر روز به یاد چنین افرادى افتاده و از درد دل آنها آگاه مى شوند و در نتیجه روح و روان آنها تـجلیگاه عالى ترین عواطف انسانى مى گردد و به فکر کم کردن فاصله طبقاتى وبرطرف ساختن نیازمندیهاى طبقه مستمند مى افتند . چه خوب است که طبقه مرفه ازطریق این عبادت طعم گرسنگى و تشنگى را بچشند , سپس به فکر رفع نیازمندى طبقه اى افتند که هرگاه به همان حال بمانند و آتش خشم آنها شعله ور گردد , هـمه چیز را مى سوزاند و زندگى را نابود مى سازد روزه ماه رمضان نمودارى از مساوات و اتحاد اسـت ; زیـرا در ایـن ماه تمام طبقات -اعم از مرفه و غیر مرفه - به تمنیات نفسانى پشت پا زده و هماهنگ مى گردند.
به راستى اگر کشورهاى ثروتمند جهان و اغنیا، چند روز از سال روزه بدارند و طعم گرسنگى را بچشند، باز هم این همه گرسنه در جهان خواهد بود؟! آیا میلیون‏ها انسان با سوء تغذیه و کمبود مواد غذایى مواجه خواهند بود؟!
دو. اثرات بهداشتى و درمانى روزه:
بدون تردید در طب امروز و طب قدیم، اثر معجزه آساى امساک در درمان انواع بیمارى‏هاى جسمانى و روانى به اثبات رسیده است. عامل بسیارى از بیمارى‏هاى جسمانى، زیاده روى در خوردن غذاهاى مختلف است.
پیامبر خدا(ص) فرمود: «المعدة بیت کل داء و الحمئة رأس کل دوا»؛ «معده مرکز و خانه هر دردى است و پرهیز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زیادخورى) اساس و رأس هر داروى شفا بخش است».بحارالانوار، ج 14، ص همان‏طور که منشأ بسیارى از بیمارى‏هاى روانى، افکار غلط، سوء ظن، گناه و شناخت غیر معقول و غیر منطقى است و روزه هم در خوردن و آشامیدن برنامه‏اى خاص را ارائه مى‏دهد و با ایجاد محدودیت هایى، معده و دستگاه گوارشى را تقویت مى‏کند و هم با کنترل افکار، اجتناب از گناه روان انسان را از آلودگى‏ها باز مى‏دارد.
به عبارت دیگر روزه زباله‏ها و مواد اضافى و جذب نشده بدن را مى‏سوزاند و در واقع بدن را «خانه تکانى» مى‏کند و روح را با تلاوت قرآن و خواندن ادعیه ویژه تقویت مى‏کند و خلاصه اینکه با روزه، سلامتى جسمانى و روانى انسان تضمین مى‏شود و بر همین اساس پیامبر اسلام(ص) فرمود: «صوموا تصحوا»؛ «روزه بگیرید تا سالم شوید»همان، ص 255.. روزه اگر با شرایطى که دارد انجام شود، اثرات مهم تربیتى، اجتماعى و بهداشتى براى انسان دارد.
منابع براى مطالعه بیشتر:الف. روزه، روش نوین، دکتر الکسى سوفورین براى درمان بیمارى‏ها؛ ترجمه جعفر امامى.  ب. روزه، درمان بیمارى‏هاى روح و جسم؛ سید حسین موسوى لاهیجى، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.  پ. رساله نوین فقهى پزشکى، مسائل درمانى ج‏2؛ عبدالکریم بى آزار شیرازى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى.  ت. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج‏3؛ دکتر سید رضا پاک‏نژاد، انتشارات کتابفروشى اسلامیه.


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 88/6/23:: 7:13 صبح

چه کنم گناه نکنم؟!

سوال: چرا بعضى اوقات دچار اشتباه و گناه مى شوم؟

علماى اخلاق مى گویند: منشا و انگیزه ى گناهان ، سه قوه است : قوه شهویّه، قوه غضبیّه، قوه وهمیّه . قوه شهویّه ، انسان را به افراط در لذت خواهى نفسانى ، مى کشاند، که سرانجامش ، غرق شدن در فحشا و زشتى ها است . قوهّ غضبیّه ، انسان را به ظلم، طغیان، آزار رسانى و تجاوز، وادار مى کند.  قوهّ وهمیّه ، برترى طلبى، انحصار جویى، تکبر و روح خودخواهى را در انسان زنده مى کند و او را به گناهان بزرگى وارد مى نماید.

به این مثال توجه کنید: آب ، در عین حال که مایه ى حیات تمامی جانداران از انسان، حیوان و گیاه مى باشد، اگر مهار نشود به صورت سیلابی جریان می یابد و باعث نابودی حیات بشر می شود ؛ بنابراین حتی این پدیده حیات بخش نیز نیاز به سد سازی و مهار دارد و در صورتی برای بشد مفید خواهد بود که به هنگام نیاز در کانال کنترل شده خاصی قرار گیرد و از دریچه مخصوصی، به مقدار نیاز، جریان یابد، در غیر این صورت طغیان می کند و دیوانه وار به باغ ها و کشتزارها و خانه ها سرازیر شده و همه را ویران خواهد ساخت.

در مورد انسان نیز، نیروى غضب براى دفاع و شهوت براى بقاى نسل لازم است ، ولى اگر این دو غریزه بر اثر افسار گسیختگى طغیان کنند، موجب بروز جنایات ویرانگر و انحرافات جنسى و بى عفتى خواهند شد.

در نتیجه اگر بخواهیم جامعه را از لوث گناه پاک سازیم ، و یا وجود خویش را از آلودگى گناه ، حفظ کنیم ، راهی جز کنترل و تعدیل غرایز و تمایلات نفسانى نداریم .

 حل مشکل:

1- گناه شناسی: مبارزه مستقیم با گناه از طریق شناخت گناهان و تفکر در آثار و عواقب دنیوی و اخروی آنها.

2- گناه زدایی: مبارزه اساسی وغیر مستقیم با گناه از طریق مبارزه با زمینه های گناه و تقویت زمینه های صلاح.

در یک نگرش کلی و کلان می توان به این نتیجه رسید که زمینه گناه در انسان چیزی جز ضعف شناخت و اراده نیست.

اینک با طرح سوال های کوتاه و پاسخ آنها به گشودن راه کمک می نماییم.

1. چرا باید خودمان را بشناسیم؟ چون اگر استعداد بی نهایت و ارزش های وجودی خود را نشناسیم، هرگز حرکتی نخواهیم کرد، تمام حرکت تکاملی انسان بسته به نوع و عمق شناخت انسان نسبت به ارزشهای وجودی خود است.

2. چرا باید هستی را شناسایی نماییم؟ چون انسان خلاصه هستی است و با هماهنگ و همراه شدن با هستی و قرب به خدای هستی و رنگ خدایی گرفتن به کمال می رسد ، اگر هستی را نشناسد نمی داند چه باید کند به عبارت دیگر انسان قانون کمال را از هستی فرا می گیرد.

3.  نقش دین در زندگی انسان چیست؟ آدمی با زبان هستی آشنا نیست و نیاز به مترجم دارد. دین ترجمان هستی است و به نحو بسیار ظریفی انسان را به رنگ هستی در می آورد. تمام دین در جهت به خدا رسیدن و قرب الهی برنامه ریزی شده است.

4. در نهایت دانستن سرنوشت انسان در حیات اخروی و معاد چه کمکی به انسان می کند؟ معاد و قیامت فردای زندگی انسان است ، فردایی که باید آن را بسازد و تا ابدیت در آن بماند، باید بداند ره سپار کدام وادی و مسافر کدام اقلیم وجود است ، باید برای فردای خود چه توشه ای فراهم کند و چه مقدار به کار و کوشش بپردازد. ببیند با چه کسی می خواهد همراه و همنشین شود از همین نشئه با او آشنا و همراه شود تا در قیامت با مشکل روبرو نگردد.  

یکی از مهمترین مراحل خود سازی، رفع زمینه های گرایش به گناه است.

 نقش ذکر و یاد خدا:

ذکر خدا آثار مثبت فراوانی دارد. «ذکر» از آن جهت که با ذاکر اتحاد وجودی می یابد و باعث حضور خداوند در دل و جان مومن است، موجب می شود که ذاکر خود را در محضر خدا حاضر ببیند، و از کمال قرب او بهره مند شود. در نتیجه بر محور حیا از بسیاری از افکار پلید و اخلاق زشت و اعمال نکوهیده احتراز می کند.

 دستور العمل:

1- ترک زمینه گناه:

1-1.  کنترل چشم: امام صادق(ع) فرمود: نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد» (سفینة البحار، شیخ عباسى قمى، ماده نظر) تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.

2-1. کنترل گوش: باید از شنیدنى هایى که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه ساز حرام هستند پرهیز شود. مانند موسیقى حرام، صداى شهوت انگیز نامحرم و... .

3-1. ترک هم نشینی با دوستان ناباب: دوستانى که باعث مى شوند انسان گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد.

از امام سجاد(ع) نقل شده: حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و کسى که قطع رحم کرده است. (سفینة البحار، شیخ عباسى قمى، ماده صحب)

 2- ترک فکر گناه: ترک زمینه گناه سهم به سزایى در ترک فکر گناه دارد. سعی نمایید فکر گناه را به یاد خدای تبدیل نمایید.

3- اشتغال به برنامه شبانه روزى: حتما باید شبانه روز خود را با برنامه ریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات بیکارى وسوسه هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه مى کشاند امیرالمؤمنین على(ع) فرمود: براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و مرتب به بدى امر مى کند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مى کشاند». (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 1، ص 544، ح 4).

4- روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مى کند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهرا فکر گناه هم کم رنگ مى شود. امام جعفر صادق (ع) فرمودند: هرگاه شکم پر شود طغیان مى کند. (المحجة البیضاء، ملا محسن فیض کاشانى، ج 5، ص 150). مفهومش این است اگر شکم بر نشود طغیان نمى کند و بهترین قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است.

تذکر این نکته بسیار ضرورى است که اولاً: روزه نباید براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانیا: براى کارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنج شنبه باشد نه بیشتر، ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى یعنى ورزش دو برابر شود.

5- ورزش: هر روز ورزش لازم است البته آن ورزش هایى باشد که براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکت هاى کششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلاً از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد.

 چند توصیه:

یک) هیچ گناهی را کوچک نشمارید.

دو) در ابتدای روز با خدای متعال شرط کنید که گناه نکنید و در طول روز مراقب اعمال و رفتار خود باشید و در پایان روز از خویش حساب بکشید. اگر از عملکرد خویش راضی بودید، خدای را شکر گویید و در صورتی که راضی نبودید، بر خویش سخت بگیرید.

سه). بدانید که همواره در محضر خدای بزرگ هستید ، او بر شراشر وجود شما اشراف دارد و از ظاهر و باطن شما آگاه است.

چهار) از خداوند با دعا و نیایش استعانت و استمداد بجویید، زیرا که خود فرمود: اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هیچ کدام به فضیلت و تزکیه روی نمی آوردید. (نور، آیه 21)

پنج) اعمال و عادات نیکو را جایگزین رفتار ناپسند نمایید; مانند شرکت دائمی در نماز جماعت، نماز شب و دعا.

قرآن کریم می فرماید: خوبی ها سرانجام میدان را بر بدی ها تنگ خواهد کرد و آنها را از بین خواهد برد. (هود، آیه 114)

 شش) مطالعه پیرامون زندگی پارسایان و زاهدان و مطالعه کتب اخلاقی ر فراموش نکنید.

 در این زمینه ر.ک: 1-گناه شناسی/ محسن قرائتی.  2-گناهان کبیره/ شهید دستغیب.   3- شهید دستغیب، قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور).


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 88/6/22:: 12:54 عصر
رابطه شب قدر با امام عصر ارواحنا فداه

شب قدر

خداوند متعال در چهارمین آیه سوره مبارکه قدر می‌فرماید:

تنزّل الملائکة و الرّوح فیها بإذن ربهّم من کلّ أمرٍ؛ فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هر کاری) فرود آیند. (1)

فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تکرار و بقاء «لیلةالقدر» دارد، و در آیات سوم و چهارم سوره دخان نیز:

فیها یفرَق کلّ أمرٍ حکیم(2) ؛ در آن شب، هر فرمانی، بر حسب حکمت صادر می‌شود.

دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا هیأت نحوی باب «تفعّل» دلالت بر پذیرش یا تکلف یا هر دو می‌نماید. ظاهر این فعل‌ها، خبر از تفریق و تنزل امر در لیلةالقدرهای آینده می‌دهد.

این امر که در زمان رسول خدا به آن حضرت نازل می‌شده‌است، و در هر شب قدر دیگر، باید بر کسی نازل و تبیین و تحکیم یا کشف شود که به افق نبوت نزدیک و پیوسته باشد.

قبول اصل وصایت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است.

امام سجاد علیه السلام فرموده‌اند:

ای گروه شیعه، با سوره «انا انزلناه فی لیلة القدر» با مخالفین امامت ائمه معصومین علیهم السلام مخاصمه و مباحثه (و اتمام حجت) کنید تا کامیاب و پیروز شوید، به خدا که آن سوره، پس از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله حجت خدای تبارک و تعالی است بر مردم، و آن سوره آقای دین شماست و نهایت دانش و آگاهی ماست. ای گروه شیعه، با «حم و الکتاب المبین؛ انا انزلناه فی لیلة مبارکة انا کنا منذرین» مخاصمه و مناظره کنید، زیرا این آیات مخصوص والیان امر امامت بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است.

 کسی که قرآن را به عنوان کلام خدا پذیرفت به این معنی است که همه سوره‌ها و آیات آن را پذیرفته است و یک مسلمان واقعی هم کسی است که تسلیم همه آیات قرآن باشد، پس هر مسلمانی الزاماً باید سوره قدر، و از آن سوره، شب قدر، و استمرار آن را تا قیامت بپذیرد و لازمه پذیرفتن آن، آیه (تنزّل الملائکة...) که هر فرد با ایمانی ناگزیر از قبول آن است. باید بپذیرد که در شب قدر فرشته‌ها و روح از جانب پروردگار با هر امری فرود می‌آیند و این امر یک متولی و ولیّ می‌خواهد که متولی و ولیّ آن امر باشد. این که خداوند در آیات سوم و چهارم سوره دخان می‌فرماید:

 در آن شب هر فرمانی، بر حسب حکمت صادر می‌شود. فرمانی از جانب ما، و ما همواره فرستنده آن بوده‌ایم.

دلالت بر تکرار و تجدید و ارسال در آن شب دارد و به این معنا که آن شب، فرشتگان و روح، در هر سال، دائماً نازل می‌شوند؛ پس باید به طور مدام شخصی به عنوان «ولیِّّ» این امر باشد که به سوی او نازل و ارسال گردند که او همان ولیّ جهان و جهانیان خواهد بود؛ و هم اوست که اطاعتش بر همگان واجب است.

به همین سبب، هر کس ادعا کرد که من ولیّ امر هستم، باید ثابت کند که این امر توسط فرشتگان و رو ح بر او نازل شده و می‌شوند، و چون هیچ کس جز پیامبر و اوصیاء معصوم علیهم السلام نمی‌توانند مدعی این امر باشند و اساساً هم نیستند، باید از اوصیاء و پیامبر همواره کسی باشد که در شب قدر توسط روح و فرشتگان از جانب یزدان هر امری بر او نازل شود.

شب قدر

آیه مورد بحث، یکی از مستدل‌ترین آیات قرآن کریم بر ضرورت وجود همیشگی یک ولی امر از جانب خداست که امین بر حفظ و اجزاء و اداء امر الهی باشد، و آن همان امام معصوم است.

و هر کس نزول پیوسته فرشتگان و روح را در شب قدر بپذیرد که اگر به قرآن ایمان دارد باید بپذیرد، ناگزیر باید ولی امر را هم بپذیرد وگرنه کافر به بعضی از آیات قرآن خواهد بود، که در آن صورت چنین کسی بنابر بیان خود قرآن کریم کافر واقعی است.

از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است، که به اصحابشان فرموده‌اند:

به شب قدر ایمان بیاورید، زیرا آن شب برای علی بن ابی‌طالب علیه السلام و یازده نفر از فرزندان او پس از من خواهد بود.

 چنان که خداوند در آیات 150 و 151 سوره نساء می‌فرماید:  "إنّ الّذین یکفرون بالله و رسله و یریدون ان یفرّقوا بین الله و رسله و یقولون نؤمن ببعض و نکفر ببعض و یریدون أن یتّخذوا بین ذلک سبیلاً ? أولئک هم الکافرون حقّاً و أعتدنا للکافرین عذاباً مهینا؛ کسانی که به خدا و پیامبران خدا کافر شده‌اند و می‌خواهند بین خدا و رسولانش جدایی اندازند و می‌گویند به برخی ایمان می‌آوریم و به بعضی کافر می‌شویم و می‌خواهند در این میان (بینابین) اتخاذ کنند، اینان حقا کافرند و ما برای کفرکیشان عذاب خوارکننده‌ای مهیا کرده‌ایم.

و می‌بینید که خداوند، کسانی را که پاره‌ای از آیات خدا را بپذیرند و برخی را نپذیرند، کافر حقیقی می‌داند.

بنابراین مؤمن حقیقی کسی است که هم استمرار لیلةالقدر را تا قیامت پذیرا باشد و هم وجود حجت زمان و ولیّ امر، و امام معصومی که امر الهی را دریافت می‌کند و امین بر آن در جهت پاسداری، به ‌کار بستن و اداء باشد، قبول کند؛ یعنی همان بزرگواری که در زمان وجود مقدس بقیةالله الاعظم حضرت مهدی(عج) می‌باشد و به همین سبب پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله بنابر آنچه شیعه و سنی از آن حضرت نقل کرده‌اند، فرمودند:

و در کتب شیعه، از این قبیل احادیث فراوان است، و از آن جمله، از امام صادق علیه السلام و آن حضرت از پدر ارجمندشان و از آن طریق از جدّ عالیقدرشان و از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرموده‌اند:

قائم از فرزندان من است اسم او اسم من «محمد» و کنیه او، کنیه من «ابوالقاسم» و سیمای او سیمای من و سنت او سنت من است، دین و آیین و ملت و شریعت مرا در بین مردم بر پا می‌دارد و آنان را به کتاب خدای عزوجل فرامی‌خواند. کسی که او را طاعت کند، مرا پیروی ‌کرده و کسی که او را نافرمانی کند، مرا نافرمانی کرده است و کسی که او را در دوران غیبتش انکار کند، تحقیقاً مرا انکار کرده و کسی که او را تکذیب کند هر آینه مرا تکذیب کرده و کسی که او را تصدیق کند، هر آینه مرا تصدیق کرده است. از آنها که مرا درباره او تکذیب کرده و گفتار مرا در شأن او انکار می‌کنند و امت مرا از راه او گمراه می‌سازند، به خدا شکایت می‌برم. به‌ زودی آنها که ستم کردند و می‌دانند که بازگشتشان به کجا است و سرنوشتشان چگونه است (و چگونه در دگرگونی‌ها، مجازات ستمگری‌های خود را در دنیا و آخرت خواهند دید."

در این حدیث شریف انکار و تکذیب امام عصر، اروحنا فداه، انکار و تکذیب پیامبر به حساب آمده است، و در نتیجه همه پیامبران را انکار کرده، که همان رهسپاری به وادی کفر خواهد بود.

علی بن ابراهیم قمی در تفسیری درباره نزول فرشتگان و روح، در شب قدر می‌گوید:

 فرشتگان و روح القدس، در شب قدر، بر امام زمان(عج) نازل می‌شوند و آنچه را از مقدرات سالانه بشر، نوشته‌اند، به او تقدیم می‌دارند.

و همین محدث مورد وثوق از حضرت امام باقر علیه السلام نقل کرده، که وقتی از حضرتش پرسیدند: آیا شما می‌دانید که لیلة القدر کدام شب است؟ حضرت فرمودند:

چگونه ندانیم، و حال آن‌که در شب قدر فرشتگان بر گِرد ما طواف می‌کنند. (5)

از حضرت صادق علیه السلام نقل شده که فرموده‌اند: «ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم»، «شب قدر» فاطمه و «قدر» خداست، پس کسی که فاطمه(علیهاالسلام) را آنگونه که باید، بشناسد، شب قدر را درک کرده است.

 حضرت امام سجاد علیه السلام، در این باره، می‌فرمایند: همانا سال به سال در شب قدر تفسیر و بیان کارها، بر ولی امر (امام زمان) فرود می‌آید.

شب قدر

و نیز آن حضرت فرموده‌اند:

ای گروه شیعه، با سوره «انا انزلناه فی لیلة القدر» با مخالفین امامت ائمه معصومین علیهم السلام مخاصمه و مباحثه (و اتمام حجت) کنید تا کامیاب و پیروز شوید، به خدا که آن سوره، پس از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله حجت خدای تبارک و تعالی است بر مردم، و آن سوره آقای دین شماست و نهایت دانش و آگاهی ماست. ای گروه شیعه، با «حم و الکتاب المبین؛ انا انزلناه فی لیلة مبارکة انا کنا منذرین» مخاصمه و مناظره کنید، زیرا این آیات مخصوص والیان امر امامت بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است.

همچنین از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است، که به اصحابشان فرموده‌اند:

به شب قدر ایمان بیاورید، زیرا آن شب برای علی بن ابی‌طالب علیه السلام و یازده نفر از فرزندان او پس از من خواهد بود.

از آنچه که نگارش یافت، استفاده می‌شود که شب قدر تا قیامت باقی است و در هر شب قدر هم ولی امر و صاحب امری هست که آن امر را دریافت دارد، که در زمان ما صاحب آن امر صاحب بزرگوار ما حضرت حجة‌ بن الحسن المهدی، ارواحنا فداه است و برای آن‌ که بهتر بدانیم که لیلةالقدر بیانگر مقام شامخ ولایت اهل بیت علیهم السلام و امامت آنان تا روز رستاخیز می‌باشد؛ حدیثی را هم که در بخش فضیلت‌های حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام است، ملاحظه می‌کنیم که در آن به طور کنایه از آن بانوی عظیم القدر تعبیر به لیلةالقدر شده است و آن در تفسیر فرات بن ابراهیم از حضرت صادق علیه السلام نقل شده که فرموده‌اند:

«ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم»، «شب قدر» فاطمه و «قدر» خداست، پس کسی که فاطمه(علیهاالسلام) را آنگونه که باید، بشناسد، شب قدر را درک کرده است.

و این اشاره به مقام ولایت آن بانوی معصوم نیز دارد.

و از طرفی، همان‌گونه که در شب قدر امر حق بر امام به حق فرود می‌آید، نزول‌گاه نور پاک امامان معصوم نیز وجود مقدس فاطمه زهرا علیهاالسلام است؛ که حقیقتاً هر کس آن بانو را شناخت و به عظمت مقام فرزندان معصومش و همسر مظلوم و معصومش پی‌ برد، شب قدر را درک کرده است.


کلمات کلیدی :

<      1   2   3   4   5   >>   >