سلام و درود بیکران الهی بر سید شهیدان قلم شهید سید مرتضی آوینی
چند قطره ای از اقیانوس حرفهای آبی و آسمانی او:
من وتو را نیز پیش خواهد آمد.
ماندن در صف اصحاب عاشورایی امام عشق، تنها با یقین مطلق ممکن است...و ای دل تو را نیز از این سنت لا یتغیر خلقت گریزی نیست.
نپندار که تنها عاشورائیان را بدان بلا آزموده اند و لا غیر ... صحرای بلا به وسعت همه تاریخ است.
خون حسین (ع) و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله را مینماید.
بگذار اصحاب دنیا ندانند، کرم لجن زار چگونه بداند که بیرون از دنیایی که او تن میپرورد، چیست؟ زمین و آسمان او همان است و اگر او را از آن لجن زار بیرون کشند، میمیرد!
چه نکوتر آن که مرغی، ز قفس پریده باشد
پــر و بــال مــا بریدنــد و در قفس گشودنــد
چه رها، چه بسته مرغی که پرش بریده باشد
شعر: شهید تاجیک
خدای مهربان بدجوری پرو بالمان شکسته و حسابی اسیر شده ایم مولا جان کمکمان کن که پرواز کنیم، گاهی گناه می کنیم و به خیال خودمان لذت می بریم ولی بعد حسابی پشیمون می شیم، حالا که نگاه به گذشته میکنم می بینم همه لذتها تمام شده و فقط گناه و شرمنده گی برام مونده، شرمنده ام از شما که آبروم رو نبردی، شرمنده از امام زمانم و شرمنده از امام حسینی که چند روز دیگه در ماه محرم میخوام برم در خونة آقا و شرمنده از آقام ابالفضل ....
خدای مهربون کمکم کن!!!!
این منم در دست غفلتها اسیر ای خدای مهربان دستم بگیر
مولای من:
تنها توئی تنها توئی در خلوت تنهائیم
تنها تو می خواهی مرا با این همه رسوائیم
باز آی هر آنچه هستی باز آی
گر کافر و گبر و بت پرستی باز آی
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آی
بسم رب الشهداء و الصدیقین
من و تنهائی و غـــم آه که یاران رفتند من و غم، گریه که آن سبز سواران رفتند
ای شهیـــدان منم و داغ شما می دانید ســـوز نیـــهای نیستــان مــــرا می دانید
روز جمعه پنجم ماه صفر سالروز شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها است، انشاءالله از شفاعت او شامل ما گنهکاران هم بشود.
روز پنجم صفر سالروز شهادت دائی عزیزم سردار رشید اسلام شهید فاضل خوزستانی
نیز است.23 سال از عروج خونین او گذشته است، 23 سال است که او در جوار رحمت الهی است و ما اسیر در چنگال هوی و هوس....
شرمساریم شهیدان که چنین پژمردیم زنده ماندید شما ما همه اینجا مردیم
التماس دعا.....
باز آی هر آنچه هستی باز آی
گر کافر و کبر وبت پرستی باز آی
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آی
یا علی
یا ابالفضل العباس
تپش های قلم سید شهیدان اهل قلم شهید آوینی
یاران شتاب کنید که زمین نه جای ماندن،که گذرگاه است...گذر از نفس به سوی رضوان حق. هیچ شنیدهای که کسی در گذرگاه رحل اقامت بیافکند؟!...
من وتو را نیز پیش خواهد آمد.
ماندن در صف اصحاب عاشورایی امام عشق، تنها با یقین مطلق ممکن است...و ای دل تو را نیز از این سنت لا یتغیر خلقت گریزی نیست.
نپندار که تنها عاشورائیان را بدان بلا آزموده اند و لا غیر ... صحرای بلا به وسعت همه تاریخ است.
خون حسین (ع) و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله را مینماید .
بگذار اصحاب دنیا ندانند، کرم لجن زار چگونه بداند که بیرون از دنیایی که او تن میپرورد، چیست؟ زمین و آسمان او همان است و اگر او را از آن لجن زار بیرون کشند، میمیرد!
هلا دین فروشان دنیا پرست
سکوت شما پشت ما را شکست
چرا ره نبستید بر دشنه ها
ندادید آبی به لب تشنه ها
اگر داغ دین بر جبین میزنید
چرا دشنه بر پشت دین میزنید
خموشید آتش به جان می زنید
زبونید و زخم زبان میزنید
کنون صبر باید بر این داغها
که پر گل شود کوچهها باغها
یا علی....
باز آی هر آنچه هستی باز آی
گر کافر و گبر وبت پرستی باز آی
این درگه ما درگه نو میدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آی