سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طمع حکمت را از دلهای دانایان می برد . [پیامبر خدا علیه السلام]


ارسال شده توسط برعکس بهار در 89/6/11:: 6:31 صبح

 

الهی و ربی و سیدی و مولای...

حضرت امام رضا(ع): هر که قادر نباشد بر چیزی که کفاره گناهان خود را بدهد صلوات بر محمد و آل محمد بسیار بفرستد که گناهانش را در هم می شکند.
                                                                                                                                                                                                             عین الحیوة صفحه 415
 

 


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 89/3/21:: 12:25 عصر
 
 
 چه زیبا میفرمایند حضرت علی ( ع ) در مورد تاثیر گناهان در دعای کمیل بن زیاد رحمت الله علیه :

اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتک العصم
خدایا ببخش آن گناهانى را که پرده عصمتم را مى‏درد


اللــــهم اغفر لی الذنوب التی تنزل النقم
خدایا ببخش آن گناهانى را که بر من کیفر عذاب نازل مى‏کند


اللــــهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم
خدایا ببخش آن گناهانى را که در نعمتت را به روى من مى‏بندد


اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعاء
خدایا ببخش آن گناهانى را که مانع قبول دعاهایم مى‏شود


الهــــــم اغفر لی الذنوب التی تنزل البلاء
خدایا ببخش آن گناهانى را که بر من بلا مى‏فرستد


اللــهم اغفر لی الذنوب التی تقطع الرجاء
خدایا ببخش آن گناهانی را که باعث قطع امیدم از تو می شود



اللهم اغفرلی کل ذنب اذنبته و کل خطیئه اخطاتها
خدایا هر گناهى که مرتکب شده‏ام و هر خطایى از من سر زده همه را ببخش .




کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 88/1/3:: 7:30 صبح

 


بهار ها می ایند...

ولی مولای من...

همه ی لحظاتم خزان است..تا زمانی که تو نیاییی..

هر روز گناه میکنیم و هرگز عید نداریم...


 


در شادی و غم به یادتان می مانیم
هر عید به یادتان دعا می خوانیم
آقای دلم! سید من! مهدی جان
ما«احسن حال» را شما می دانیم

 

یک سال گذشت و من شکسته بالم
تدبیرکننده ام! بگردان حالم
با غربت او همیشه غمگین است دل
یا رب به ظهور، شاد گردان حالم

 

ماهی ست دلم بدون دریا مانده
پس سفره هفت سین کجا جا مانده
هرکس به کنار دلبرش خشنود است
آن کس که دلم برد چه تنها مانده

 

عید است ولی ... بدون او غم داریم
عاشق شده ایم و عشق را کم داریم
ای کاش که این عید ظهورش برسد
اینگونه هزار عید با هم داریم

 

گلها همه با اذن تو برخواسته اند
از بهر ظهور تو خود آراسته اند 
مردم همه در لحظه تحویل ، بی شک 
اول فرج تو را از خدا خواسته اند

 

 



دعا برای فرج یادمون نره..

التماس دعا


 


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 87/12/9:: 11:48 عصر

 

 

 

 


چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن
به رُخت نظاره کردن، سخن خدا شنیدن


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 87/12/9:: 11:41 عصر

 

 

خروج سفیانى

   پدید آمدن سفیانى از نشانه هاى حتمى ظهور مى باشد امام باقر ـ علیه السلام ـ در تفسیر آیه شریفه (ثمّ قضى أجلا وأجل مسمى عنده) فرمودند: 

انّهما أجلان، أجل محتوم لا یکون غیره، أجل موقوف للّه فیه المشیّة لا واللّه انّ أمر السفیانی من المحتوم([3]). 

.
آن دو مهلت است یکى حتمى و دیگر غیر حتمى که مشیت الهى در آن کارگر خواهد بود. به خدا قسم کار سفیانى حتمى است.

.
در بین حدیث شناسان اتفاق نظر وجود دارد که این فرد از فرزندان ابو سفیان است و به همین جهت او را سفیانى مى گوین.د.


امیرالمؤمنین على ـ علیه السلام ـ مى فرمایند:

.
یخرج ابن آکلة الأکباد من الوادی الیابس وهو رجل رَبْعة وحش الوجه ضخم الهامة بوجهه أثر جدری إذا رأیته حسبته أعور اسمه عثمان وأبوه عنبسة وهو من ولد أبی سفیان حتّى یأتی ارضا ذات قرار و معین فیستوى على منبرها([4]).

.
فرزند زن جگرخوار از بیابان خشک خروج مى کند و او مردى چهارشانه با چهره اى وحشتناک است. داراى سرى بزرگ و در چهره اش نشان زخمى چرکین دیده مى شود وقتى او را مى نگرى گویى یک چشم ندارد. نامش عثمان و پدرش عنبسه و از فرزندان ابو سفیان است. حرکتش را تا سرزمینى که داراى آرامش و آب خوش گوار ]کوفه[ است ادامه مى دهد و بر فراز منبر آن مى نشیند.

.
خروج سفیانى قبل از قیام امام ـ ارواحنا فداه ـ واقع مى شود.

.
عن جابر الجعفى قال: سألت أبا جعفر الباقر ـ علیه السلام ـ عن السفیانی، فقال انّی لکم بالسفیانی حتّى یخرج قبله الشیصبانی یخرج من أرض کوفان ینبع کما ینبع الماء فیقتل وفدکم، فتوقعوا بعد ذلک السفیانی وخروج القائم ـ علیه السلام ـ([5]).

.
جابر جعفى از امام باقر ـ علیه السلام ـ درباره سفیانى مى پرسد. او مى فرماید: شما را با سفیانى چکار؟! پیش از او شیصبانى از کوفه خروج مى کند و چون آب از زمین مى جوشد و گروه شما را به خاک و خون مى کشد پس از وى منتظر خروج سفیانى و پس از او قیام قائم ـ علیه السلام ـ باشید.

.
امام رضا ـ علیه السلام ـ فرمودند:

قبل هذا الأمر السفیانی والیمانی والمروانی وشعیب بن صالح فکیف یقول هذا هذا؟([6])

قبل از امر فرج، سفیانى و یمانى و مروانى و شعیب بن صالح پدیدار خواهند شد!! چگونه مى گوید این همان (مهدى) است (در حالى که هیچ یک پدیدار نشده اند).

.


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 87/12/9:: 11:36 عصر

   ای بادهای سیه،ابرهای سپید کجایید؟

.

ای ابرهای اندوه...پس کجاست آن خورشید عام تاب؟

.

ای طلیعه ی هدایت ...چرا نمی آیی؟

.

باران های ما، برای آبادانی این مزارع لایزرع  قلبمان که با هجوم ملخ های شیطانی نابود شده است، کافی نیست...

.

آفت های  روحمان بس زیاد است و ما را یارای مقابله نیست.....بیا..ای گل نرگس بیا...

.

بیا و ما را زین جاده های بی پایان رهایی بخش...بیا که در تاریکی  های امروز گم گشته ایم... 


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 87/12/9:: 7:3 صبح

چه چیزهایى موجب نزدیکتر شدن ظهور امام زمان (علیه السلام) مى شود؟

زمان ظهور امام زمان (علیه السلام) را خدا مى داند و ما در حالى که باید زمینه هاى نزدیکتر شدن ظهور را فراهم کنیم، نباید در ظهور تعجیل نمائیم. در دعایى که در غیبت امام
 زمان (علیه السلام) آمده مى خوانیم:

 «  انت العالم غیر المعلّم بالوقت الذى فیه صلاح امر و لیک فى الاذن له باظهار امره و کشف سرّه فصبرنى على ذلک حتى لا احب تعجیل ما  اخرّت ولا تأخیر ما عجلت » 

 « اى خدا تو دانایى ـ بدون معلم و بدون آنکه کسى به تو خبر داده باشد ـ به وقتى که در آن صلاح ولىّ تو باشد که به او اجازه دهى براى آشکار کردن امرش و برطرف کردن پرده او، پس مرا صبر عطا کن تا نخواهم تعجیل آنچه را تأخیر نمودى و نه تأخیر آنچه را تعجیل کنى. »

امام زمان (علیه السلام) براى برقرارى عدالت در سراسر جهان، ایجاد حکومت واحد جهانى، برافراشتن پرچم توحید در تمام مناطق کره زمین و حاکمیت دین اسلام بر تمامى ادیان، ظهور و قیام خواهند فرمود و هر آنچه زمینه تحقق این اهداف بلند را آماده سازد، موجب نزدیکى ظهور حضرت مى شود.
پس برقرارى حکومت اسلامى در جامعه به تحقق اهداف قیام حضرت مهدى (علیه السلام) کمک مى کند و زمینه اى براى ظهور خواهد بود و در نزدیکى ظهور نقش دارد.
یکى دیگر از نکاتى که نقش بالایى در نزدیکى ظهور دارد، دعا براى فرج امام زمان (علیه السلام) است.
در توقیعى که از ناحیه مقدسه توسط «محمد بن عثمان» صادر شده است، امام زمان (علیه السلام) مى فرمایند:
«اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم» براى تعجیل فرج زیاد دعا کنید، که در آن فرج شما هم هست.
در مورد فرج دعاهاى متعددى در کتب ادعیه (مفاتیح الجنان) آمده است. پس نه تنها باید براى تعجیل فرج دعا کرد، بلکه زیاد باید دعا نمود، که دعا موضوعیت دارد و در تعجیل فرج نقش دارد، چون دعا یکى از مقدرات الهى است که در تغییر قضاى الهى تأثیر مى گذارد، در روایتى که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است، حضرت مى فرمایند:

 « الدعاء یردّ القضاء بعد ما ابرم البراماً فاکثر من الدعاء » «  دعا قضاى حتمى را بر مى گرداند، پس زیاد دعا کن.  »

.

"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"

.


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 87/12/9:: 6:51 صبح

تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.com

و بهار امد...

یا رسول الله..

مژده میدهم که ایام غم رفت...و ربیع آمد...



     



گفتم چرا قلبم دگر بر تار زلفت گیر نیست

سر بر زمین افکند و گفت خود کرده را تدبیر نیست 

اشکی به زیر مقدمش انداختم رحمی کند 

گفتا که اشک بی ورع در رتبه تاثیر نیست 

گفتم بیا در بند کش این بنده فرار را 

گفتا اگر عاشق شوی کاریت با زنجیر نیست 

گفتم که دیگر گوییا افتاده ام از چشم تو 

با غم نگاهم کرد وگفت مهدی زنوکر سیر نیست


 


امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس دوست دارد و خشنود می شود که از اصحاب و یاران امام قائم صلوات الله علیه باشد باید انتظار بکشد و در حال انتظار ورع پیشه کند و خوش خو و خوش رفتار باشد.
 «بحارالانوار-ج25-ص140»

الف- ورع

ورع گامی بالاتر از تقوا است. تقوی در این است که انسان محرمات الهی را ترک نموده و واجبات را انجام دهد، ولی ورع در این است که انسان از کارهای شبهه ناک هم دوری کند. مکروهات را ترک و مستحبات را انجام دهد. این مطلب اشاره به این دارد که یاران امام زمان علیه السلام باید فوق العاده باشند. مقامی بالاتر از متقین داشته باشند. علاوه بر عمل به وظیفه اصلی خویش گامی فراتر گذاشته، اهل ایثار و فداکاری باشند.
اگر انسان تقوای الهی را پیشه کند، عنایات و الطاف الهی شامل او شده، خداوند علم و برکاتش را بر او نازل می کند، از جایی که گمان نمی برد به او روزی خواهد داد و... ولی اگر ورع پیشه کند قطعا الطاف بیشتری نصیب او خواهد شد. علاوه بر این کسی که در حال خدمت است اگر با ورع باشد ثمره و نتیجه و بازدهی کارش بسیار بالا خواهد شد.

ب- خوش اخلاقی و خوش رفتاری

اخلاق خوش از ارزشهای والای الهی و انسانی است که در روایات به عنوان معیار ارزش ایمانی فرد معرفی شده است. خداوند در قرآن کریم، پیامبر عظیم الشأن خود را صاحب خلق عظیم معرفی می نماید. انسان خوش برخورد و خوش رفتار از جامعه، بوستانی می سازد که گلهای آن خدمت، گذشت، ایثار، فداکاری و... خواهد بود.


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 87/7/11:: 12:22 صبح

خود آقا میاد دیدنت اگه...

پریشان و سراسیمه بودم. لحظاتی چند فقط به چیزی که شنیده بودم، می‌اندیشیدم.

«اگر طالب دیدار امام زمانت هستی به فلان شهر برو. حضرت بقیة الله در بازار آهنگران در مغازه بهیر قفل‌سازی نشسته بلند شو و خدمت ایشان برس»

بعد از مدت‌ها چله‌نشینی و دعا و توسل به علوم غریبه بالاخره کورسویی از امید به رویم تابیدن گرفت. به سرعت بلند شدم و وسائل سفر را آماده کردم. سفر راحتی نبود. اما حاضر بودم چند برابر این سختی را تحمل کنم تا بتوانم به آرزویم برسم. شور و اشتیاقی که از وجودم زبانه می‌کشید مرا به حرکت وا می‌داشت.

خودم را به بازار آهنگران رساندم آن قدر هیجان زده بودم که چشم‌هایم هیچ چیز را نمی‌دید. فقط مغازه پیر قفل‌ساز را جستجو می‌کردم. لحظه به لحظه که می‌گذشت شوق و شورم بیشتر می‌شد. وقتی وارد مغازه پیرمرد قفل‌ساز شدم در همان نگاه اول امام را شناختم. دستم را روی سینه گذاشته و با ادب سلام دادم. در آن لحظه همه چیز به جز وجود امام را فراموش کرده بودم. حضرت جوابم را داد و با دست مرا به سکوت فرا خواند.

پیرمرد در حال وارسی چند قفل بود. در این لحظه پیرزنی وارد مغازه شد لباس‌های کهنه‌ای به تن داشت و عصایی به دست. در دستان فرتوت و لرزانش قفلی به چشم می‌خورد. پیرزن آن را به قفل ساز نشان داد و گفت: برادر برای رضای خدا این قفل را سه شاهی از من بخرید. به پولش نیاز دارم. پیرمرد قفل را گرفت و آن را وارسی کرد. قفل سالم بود پس رو به زن کرد و گفت: خواهرم این قفل هشت شاهی می‌ارزد. کلید آن هم دو شاهی می‌شود. اگر دو شاهی به من بدهی من کلیدش را برایت می‌سازم و در آن صورت پول قفل ده شاهی می‌شود.

پیرزن گفت: من به این قفل نیازی ندارم فقط شما اگر آن را سه شاهی از من بخرید برایتان دعای خیر می‌کنم.  پیرمرد با آرامش جواب داد: خواهرم تو مسلمانی و من هم مسلمان. چرا مال مسلمان را ارزان بخرم من نمی‌خواهم تو ضرر کنی. این قفل هشت شاهی ارزش دارد و من اگر بخواهم در معامله سودی ببرم آن را به قیمت هفت شاهی می‌خرم چون در این معامله بیشتر از یک شاهی سود بردن بی‌انصافی است.

پیرزن با ناباوری قفل ساز را نگاه کرد و بعد از این که سخنان پیرمرد تمام شد گفت: من تمام این بازار را زیر پا گذاشتم و این قفل را به هر که نشان دادم گفتند بیشتر از دو شاهی آن را نمی‌خرند من هم به این دلیل به آنها نفروختم که به سه شاهی پول نیاز دارم. پیرمرد گفت: اگر آن را می‌فروشی من هفت شاهی می‌خرم و سپس هشت شاهی به پیرزن داد. پیرزن راضی و خوشحال عصا زنان دور شد.

آن گاه امام رو به من کرد و گفت: مشاهده کردی؟ شما هم این طور باشید تا ما خود به سراغ شما بیاییم. چله نشینی لازم نیست و توسل به علوم غریبه فایده‌ای ندارد. عمل درست داشته باشید و مسلمان باشید. از تمام این شهر من این پیرمرد را برای مصاحبت انتخاب کرده‌ام چون دین‌دار است و خدا را می‌شناسد این هم از امتحانی که داد. او با اطلاع از نیاز زن به پول قفل را به قیمت واقعی‌اش از او خرید. این گونه است که من هر هفته به سراغش می‌آیم و احوالش را می‌پرسم.

پس از تمام شدن سخنان امام سرم را پایین انداختم و به فکر فرو رفتم.

منبع:

پورسیدآقایی، مسعود، جلوه ماه محبت امام زمان علیه‌السلام، انتشارات حضور، با تغییر و تصرف


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط برعکس بهار در 87/7/11:: 12:22 صبح

 

 بدون شک غیبت آخرین حجّت الهی، حضرت مهدی‏علیه السلام، پدیده‏ای است که به این صورت هرگز در تاریخ اتفاق نیفتاده و طبیعی است که ذهن جست و جو گر انسان، همواره این پرسش را مطرح کند که چرا چنین رخدادی به وجود آمده است؟

در پاسخ به این پرسش به برخی از حکمت‏ها و علت‏های این رویداد، با استفاده ‏از کلام ‏معصومین ‏علیه السلام ‏اشاره می‏شود

در ابتدا گفتنی است که پنهان زیستی آخرین ذخیره الهی، به طور قطع از اسرار خداوندی است که پرنده اندیشه و فکر را توان پرواز تا آن قله رفیع نیست و اگر در این راه توفیقی رفیق گردد، به یمن انفاس قدسی‏ مقربان ‏درگاه حق‏ائمه معصومین‏علیهم السلام است که گاه گوشه‏ای از آن پرده رازها را به کناری زده، در حد ظرفیت مخاطب و فهم او، حقایقی را آشکار ساخته‏اند

رسول گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله حقیقت سرّ بودن این‏امر را چنین بیان فرموده‏است:

یا جابِرُ! اِنَّ هَذا الاَمْرِ اللَّهِ وَسِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ مَطوِیٌ عَنْ عِبادِاللَّهِ، فَاِیّاکَ وَالشَّکَّ؛ فَاِنَّ الشَّکَّ فِی اللَّهِ کُفْرٌ

«ای جابر! همانا این امر؛ امری است از امر خداوندی و سِرّی است از سِرّ خدا که بر بندگان او پوشیده است. پس بر حذر باش که دچار تردیدنشوی. همانا شک درباره‏ خدا کفراست».

امام صادق‏علیه السلام این حقیقت را چنین تبیین فرموده‏اند: این امر، امری از امر خدا و سرّی از سرّ خدا و غیبی از غیب خدا است و زمانی که می‏دانیم خداوند بزرگ مرتبه حکیم است، تصدیق می‏کنیم که همه کارهای او از روی حکمت است؛ گرچه علت‏آن‏کارها بر ما روشن‏نباشد


کلمات کلیدی :

   1   2   3   4      >