• وبلاگ : تنـها تو مي خـواهـي مـرا با اين همه رسـوائيم
  • يادداشت : اي شهيد اي آنكه...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عاصی 
    گفتي دايي شهيدت و منو ياد دايي شهيدم انداختي.اي کاش اون الان زنده بود. نمي دونم اگه الان زنده بود و اين وضع رو مي ديد چقدر تاسف مي خورد،چقدر آه مي کشيد،چقدر از ما بدش ميومد ،چقدر افسوس جواني از دست داده خودش براي ماها رو ميخورد، يا اينکه اونم توي اين جامعه درگير مسايل روزمره مي شد و عين خيلي از اونايي که لياقت شهادت رو نداشتند وسالم برگشتند همه چيز از يادش ميرفت و ميشد همرنگ جماعت...